گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
اصحاب امام علی علیه سلام
جلد اول
مقدمه



بسمه تعالی
سالیانِ شیرین و پر خاطره اي است که به مددِ پروردگار متعال، توفیقِ نگارش و پژوهش درباره زندگانیِ امیر مؤمنان علی علیه
السلام و جنبه هاي مختلف حیات فردي و سیاسی آن حضرت برایم فراهم آمده است. از رهگذرِ این توفیق و عنایت، آثار
چندي به زبان فارسی و عربی منتشر کرده ام. اثر اخیر که اینک پیش رويِ شماست درباره اصحابِ بزرگوار آن حضرت علیه
السلام است و حاصل یادداشت هاي فراوانی می باشد که در ضمن سال هاي مختلف، دسته بندي و تحقیق شده است. در این
جا لازم می دانم به طور اجمال، انگیزه و روش تحقیق و نیز جایگاه این اثر را بازگو نمایم:
1) انگیزه بنده از نگارش این اثر خلأیی بوده است که درباره اصحاب علی علیه السلام احساس می کردم؛ اصحابی که هر
یک، ستارگانی پر فروغ در آسمانِ انسانیت و اسلامند. این احساس، شخصی صِرف هم
نبود بلکه خوانندگانِ فهیمِ فارسی زبان، که شیفته مولی الموحدین علی علیه السلام و اصحاب و یارانش می باشند، در
برخوردها و ملاقات ها چنین کتابی را تقاضا و جست و جو می کردند؛ از همین رو بر آن شدم در مجموعه کارهايِ امام
پژوهی، کتابی مستند و تحقیقی به زبان فارسی روان، تدوین کنم تا هم اهل فن را به کار آید و هم عموم مردم از آن بهره مند
شوند.
2) روشن است که پر فروغیِ این ستارگان از خورشید عالمتابی چونان امیر مؤمنان علی علیه السلام است که شعاع آن، گستره
هستی را فرا گرفته و بر همه جا پرتو افکنده است. پس معرفی اصحاب به انگیزه شناخت امام علیه السلام و یا به شمار آوردنِ
فضلی براي آن حضرت نیست، چون آن بزرگوار علیه السلام خود به تنهایی منبع همه فضایل و کمالات است و پرتو افشانی
اصحاب و یاران با وفایش از سرچشمه همیشه جوشان اوست؛ این نکته اي است که همه اهل نظر از روزگار صدر اسلام تا به
در مجلسِ ابان بن تغلب بودیم، جوانی آمد و پرسید: » : امروز بدان توجه کرده اند، چنان که عبدالرحمان بن حجاج می گوید
چند نفر از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله همراه علی علیه السلام به شهادت رسیدند؟ ابان گفت: تو می پنداري که فضل
علی علیه السلام به این است که چه کسی از اصحابِ رسول گرامی صلی الله علیه و آله از او تبعیت می کرد؟ جوان پاسخ داد:
آري. ابان گفت: به خدا قسم ما فضلی براي این دسته از اصحاب نمی شناسیم مگر به تبعیت از
.(1).« علی علیه السلام
شخصیت علی علیه السلام به گونه اي برجسته بود که) یارانِ آن حضرت نیازي نمی دیدند )» : ابن ابی الحدید هم می نویسد
که با نام بردنِ خزیمه، ابی الهیثم و عمار و دیگران به نفرات خود بیفزایند. اگر مردم نسبت به علی علیه السلام انصاف دهند و
با دیده انصاف بر او بنگرند، خواهند دانست که اگر علی علیه السلام تنها می بود و همه مردم با او می جنگیدند او بر حق بود
.(2).« و همگان بر باطل
اصحاب نشده است؛ یعنی قصد ما آن نبوده که فقط سیمايِ کارگزاران علی « کارگزار بودنِ » 3) در این اثر هیچ تأکیدي بر
علیه السلام را معرفی کنیم بلکه مطلقِ اصحابِ آن حضرت - اعم از کارگزار و غیر آن - را در نظر داشته ایم. لذا در معرفی و
تحلیلِ چهره هاي آن بزرگواران، عناصر و کارکردهاي سیاسی، مدیریتی و کارگزاري، محوریت ندارد؛ مگر آن دسته از
اصحابی که اساساً کارگزاري برجسته و سیاست مدار و مدیري کاردان بودند.
4) در کتابِ حاضر، منظور ما از اصحاب، سه دسته از افرادند: نخست، یارانِ صدیق، با ایمان و وفادار حضرت علیه السلام
هستند که آگاهانه و عاشقانه، سر به فرمان امامشان داشتند و در این راه سرما و گرما، بیماري و سلامتی، رنج و راحتی و سفر و
حضرت نمی شناختند.
دسته دوم، افرادي اند که مدتی با امام علیه السلام بودند، اما به انگیزه هاي گوناگون بریدند و گوشه نشینی اختیار کردند و له
یا علیه آن حضرت اقدام نورزیدند. گروه سوم هم کسانی هستند که همراه امام علیه السلام در جنگ و صلح شرکت کردند،
اما پس
از مدتی جاذبه هاي دنیا آنان را فریفت و یا در چنبره جهل و جمود و وسوسه هاي شیطانی گرفتار آمدند و به مخالفت جدّي و
علنی با آن حضرت برخاستند.
همه افراد این سه دسته از نیک کردار و بدکردار، جزء سپاهیان و اصحاب امام علیه السلام هستند؛ شک نیست که اصحاب
با « صحابی » واقعی، همان دسته اوّلند، اما آن دو دسته نیز به نوعی از یاران - هر چند بی وفا و عهد شکن - بوده اند و کلمه
مسامحه فراوان در مورد آنان به کار می رود. خودِ حضرت علیه السلام در خطبه اي که در آخرین روزهاي حیات مبارکش
ایراد فرمود از خلأ وجوديِ اصحاب ولایت مدار و عاشق از نوع و دسته اول، چون مالک اشتر، عمار یاسر، ابن تیهان، ذو
3) و از سست ایمانی و ضعف و )«... أین عمار، أین ابن تیهان، أین » : الشهادتین و امثال آنان سخت اظهار تأسف کرد و فرمود
فتورِ پاره اي دیگر از اصحاب خود، که از دسته دوم و سوم بودند، اظهار ناراحتی می فرمود و گاه آنان را نامرد و یا مردنما می
.(4).« یا أشباه الرجال و لا رجال » : خواند
را به کار می بریم، اعم از افراد با ایمان و یا ضعیف الاعتقاد است؛ چون همه آنان در « اصحاب » بنابراین هنگامی که کلمه
مجموعه حکومتی علی علیه السلام و در میدانِ امر و نهیِ آن بزرگوار قرار داشتند.
ممکن است این سؤال مطرح شود که شرح حالِ افراد سُست ایمان و یا کسانی که بعداً دشمنِ حضرت علی علیه السلام شدند،
چه سودي دارد؟ پاسخ این است که اولًا: آشنایی با سرگذشتِ چنین کسانی
عبرت آموز است؛ یعنی این که مؤمنان باید مواظبت کنند که در مسیر نلغزند و پاره اي کردارهاي مؤمنانه آنان را مغرور
نسازند و در دام گاه هاي شیطان گرفتار نیایند. ثانیاً: تحلیلِ حکومت امیر مؤمنان علی علیه السلام بدون آشناییِ کامل با چهره
دو دسته اخیر ممکن نیست. حتی فهم بسیاري از خطبه ها و نامه هاي نهج البلاغه و دیگر سخنان علی علیه السلام در گروِ
شناخت این گونه افراد است.
« صحابی » باز ممکن است بپرسند: اساساً می توان به این گونه افراد صحابی گفت؟ باید بگویم که: در این جا منظور ما از
نیروها و افرادي هستند که در اطراف امام علیه السلام بودند و موردِ عتاب و خطاب و یا تشویق و ستایش آن بزرگوار قرار
گرفتند و به هر جهت روزگاري جزو اطرافیان، لشکریان و یا نیروهاي مدیریتی حضرت علیه السلام قرار داشتند.
5) روش تحقیق بنده در سامان دهی این اثر بدین گونه بود که ابتدا فهرست بلندي از یاران حضرت علیه السلام را که به نوعی
با ایشان مرتبط بودند به تدریج تهیه نموده و براي نگارش شرح حالشان به نکته هایی چون: نام و نسب و کنیه، تاریخ تولد و
وفات یا شهادت، پدر و مادر و طایفه، محیط رشد، ویژگی هاي علمی و ادبی، فراز و فرودهاي اخلاقی و سیاسی، میزانِ اطاعت
پذیري هاي آگاهانه و یا تمرّدها، پیشینه در اسلام، شرکت در جنگ ها و مسائلی از این دست را مورد توجه قرار دادم.
آن گاه براي اطلاع دقیق از این معیارها به منابعِ دست اول و کهن و مجموعه اي از کتاب هاي معتبرِ رجالی، حدیثی و
تاریخی که به نوعی امکانِ جست و جوي این مسائل در آنها بود، رجوع کردم.
در این کند و کاوها گاه در مورد شخص خاص، تناقض ها و گفته هاي ضد و نقیضی وجود داشت که رسیدن به رأيِ صائب
و دیدگاه سنجیده، دیدنِ اقوال گوناگون و منابع متعدّد و تأملات فراوان را می طلبید. به لطف خدا در این خصوص، گاه
توفیقِ گره گشایی برایم فراهم آمد.
این اثر در سه جلد با دو هزار صفحه وزیري طراحی شد و کارِ ویرایش و حروف چینی و صفحه بنديِ نهایی آن نیز در همین
تعداد صفحه به پایان رسید. اما با مشورت هایی که صورت گرفت قرار شد در دو جلد، به طوري که به هدف اصلی تحقیق،
لطمه اي وارد نشود، تلخیص شود. حاصلِ این کند و کاوها و تلخیص ها، اثري است که اینک پیش رو دارید. در پایان،
پیشاپیش نقدهاي همه خوانندگان فهیم و فرهیخته را پذیرا هستم و از لطفشان سپاس گزارم. این اثر، گامِ کوچک دیگري
است در آستانه شخصیت امیر مؤمنان علی علیه السلام و معرفیِ یاران آن حضرت، امید که در پیشگاه با عظمتش مقبول افتد و
صفاي باطنیِ اصحاب واقعی و با وفایش دستگیرمان باشد.